خب دیشب ساعت ده اینطورا بود رفتیم حرم اصلا نگم که چقدر مصیبت کشیدم که بابا بیست دقیقه اینطورا توراهیم با ماشین پنج دقیقه اى مى رسیم اما اینا ( منظورم داداشم بود ، یعنى میگفت بریم تو چاه مامان و بابام پتانسیل اینو داشتن برن تو چاه ) با توجیه اینکه نزدیکه و از اینجا من دارم الان حرم رو میبینم ( داشت مسخره بازى در میاورد ) کل مسیر رو پیاده رفتیم . اى خدا بگم چى کار نکنتت هاااا
کلهم نیم ساعت اینا زیارت کردیم اومدیم ، ( واقعا بچه ها جزو اولین نفراتى بودین که دعاتون کردم ) ، خیلى شلوغ بود خیلى شلوغ بود ما رفتیم مردم داشتن نماز مى خوندن بعد واقعا شلوغ شد اما با تمام وجودى بابام دستش رسیده بود به ضریح و کل صورت و بدنشم به ضریح خورده بود و قشنگ تبرک شده بود اما خب من متاسفانه متاسفانه نتونستم :///
هعىىىى اخه یعنى چه :///
Minipart 1...
ما را در سایت Minipart 1 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : amechanical40 بازدید : 176 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 13:54